۱۳۸۶ اسفند ۲۴, جمعه

چرا حالا؟!

با حسام صحبت کردم. خیلی از ایده ی کلی فیلم خوشش اومد. معتقد بود که این ایده با یک نگاه تکنیکی و سینمایی مناسب اگر همراه بشه، نتیجه اش جالب می شه.
به هر حال، هنوز دارم روش کار می کنم. هنوز خیلی جاهاش ناقص به نظرم می رسه. یه آدمایی تو ذهنم هستن که می خوان حتما تو داستان باشن. فقط نمیونن کجا و چه جوری وارد بشن. باید کلی راجع به جزئیاتش فکر کنم.
معمولا اولین فیلم ها، آثار "تجربی" ای هستند و به لحاظ قالب و محتوا و همچنین تکنیک در سطح پایینی قرار دارند. به اونها فقط به چشم یک تجربه و استارسی برای کارهای بزرگتر و جدی تر نگاه می شه. منتقدان و حتی تماشاگران هم عادت کردند که آثار اول را با اغماض ببینند. ولی من دوست دارم اولین اثر ویدیویی که تولید می کنم، حرفی برای گفتن داشته باشه و از هر جهت به شدت قابل دفاع باشه. شاید به همین خاطر که بعد از گذشت بیش از 6 سال از آشنایی حرفه ای ام با سینما و تصویر، و بعد از به دست آوردن اطلاعات تئوری مورد نیاز و تجربه کافی دست به "تولید" این اثر می زنم. امیدوارم کار، رضایتبخش باشه. البته فعلا که در مراحل اولیه پیش-تولید هستم.

۱۳۸۶ اسفند ۲۱, سه‌شنبه

مشاوره

امروز به حسام زنگ زدم و برای امشب باهاش قرار گذاشتم. می خوام در مورد ایده ام مشورت کنم و نظرش رو بپرسم. از نگاهش به فیلم خوشم میاد. یه وبلاگ خیلی خوب هم می نویسه که من اگه برسم حتما می خونمش.
نتیجه صحبتهای امشب رو می نویسم.

۱۳۸۶ اسفند ۲۰, دوشنبه

جرقه!

دیشب یه ایده که مدتها بود داشت ذهنم رو می خورد بالاخره تو کله ام سر و شکلی گرفت و حالت یک فیلم بلند به خودش گرفت!
خودم خیلی خوشم اومد. حتما می رم دنبالش. اگه کاملش کردم، حتما یه توضیحی اینجا می دم در موردش.
راستی آدرس این بلاگ هم بالاخره لو رفت!! سارا شجاع اولین کسی بود که موفق شده به محتویات این بلاگ دسترسی پیدا کنه! بهت تبریک می گم سارا!! به اینجا خوش اومدی! :-)

۱۳۸۶ اسفند ۱۹, یکشنبه

The End

یک هفته است که چیزی اینجا ننوشتم. البته شاید توجیح به نظر بیاد، اما دلایلی داشت.
کار کلیپ رو دقیقا در دقیقه نود تموم کردم و دو روز بعد تو جلسه رؤسای دفاتر حوزه هنری کشور، دقیقا در جلسه، رسوندمش!
اونروز صبح رضا میر کریمی اومده بود حوزه و در جمع رؤسا یه کمی صحبت کرد. ازش خوشم میاد. آدم زرنگیه و کارشو بلده.
بعد از ظهر هم جناب مستطاب حاج آقا صفار هرندی نزول اجلال فرموده بودند. بسیار از سخنرانی قرٌای ایشون مستفیض شدیم.
با اتمام سلسله جلسات مدیران حوزه های هنری و تکمیل پروژه کلیپ، کار من در حوزه هنری تهران به اتمام رسید. کلید اتاق تدوین رو تحویل دادم و از حوزه اومدم بیرون.
و به مدت 3 روز، پس از ماه ها، احساس کردم هیچ کاری برای انجام دادن ندارم!...

۱۳۸۶ اسفند ۱۲, یکشنبه

30 %

خدا رو شکر امروز بالاخره یه کارایی کردم!
کپی فایل ها تموم شد. همچنین نصب برنامه ها. البته به جز Photoshop که درست نصب نشد.
یه قطعه از گروه دستان انتخاب کردم. حدود ده دقیقه. و شروع کردم. امشب مجبور شدم زودتر بیام بیرون. ولی با این حال بیش از 3 دقیقه از کلیپ رو کار کردم. بد نشد. از اون اولی که خیلی بهتره!!
فردا ان شاالله تمومش می کنم... البته فردا ساعت دو اولین جلسه کلاسم تشکیل می شه. تا پنج. ضمنا فردا قراره فیلم «به همین سادگی» اثر رضا میر کریمی، که فیلم برتر جشنواره امسال فجر هم بود و اتفاقا تولید همین حوزه هنری خودمون هم هست اکران بشه. می دونم که خیلی شلوغ می شه. اگه بتونم بلیط سیانس 20 رو گیر بیارم خیلی خوب می شه.
تا ببینیم چی می شه.

۱۳۸۶ اسفند ۱۱, شنبه

مصائب شیرین

امروز بالاخره بعد از دو زوذ تعطیلی رفتم حوزه. بعد از کلی اتلاف وقت، اتاق تدوین رو در اختیارم گذاشتن. اما اگه فکر کردین کارمو شروع کردم، کور خووندین! (دکتر! داره با کی حرف می زنه؟!) کامپیوتر اصلا روشن نشد!! واحد انفورماتیک حوزه رو خبر کردم. گفتن مشکلش سخت افزاریه و حلش لااقل یکی دو روز وقت می گیره! از همون اولی که اومدم تهران، یه تیکه ابر سیاه بالای سرم و دائم داره می باره!! بعد از کلی تماس تلفنی و هماهنگ کردن با همه، قرار شد بعد از ظهر برم یه شرکت سینمایی آزاد تا کارم رو اونجا انجام بدم. یعنی در واقع باکس مونتاژشون رو کرایه کنم. دقیقا یه ربع قبل حرکت، از انفورماتیک تماس گرفتن که مشکل حل شده سیستم آماده است!! کامپیوتر رو تحویل گرفتم. اما اگه فکر کردید دیگه این دفعه نشستم پای کار، بازم کور خووندین!! (دکتر! دکتر! من واقعا نگرانم! اون داره با کی حرف می زنه؟!!) هیچی رو سیستم نصب نبود. تا آخر وقت که از اونجا اومدم بیرون، فقط تونستم چند تا از برنامه ها رو نصب کنم و بخشی از فایل ها روی هارد کپی کنم. (چیزی حدود 20گیگابایت) بقیه اش هم موند واسه فردا. ببینم بالاخره فردا شروع می کنم یا نه!
اما خوبیش این بود که تا برنامه ها نصب بشن و فایل ها کپی، من یه سر رفتم تالار اندیشه که این روزا داره فیلم های برگزیده جشنواره ی امسال رو اکران می کنه. البته نه برای عموم. امروز فیلم «قرنطینه» اثر هادی اکران شد. سالن خیلی خیلی شلوغ بود. خود نیوشا ضیغمی هم که با گریمی متفاوت تو این فیلم بازی کرده بود هم اومده بود.
فردا فیلم «دیوار» اکران می شه که من تو جشنواره دیدم. ولی پس فردا فیلم «به همین سادگی» اکران می شه که حتما می خوام ببینم. فیلم برگزیده ی جشنواره است و از اون مهمتر ساخته ی رضا میرکریمی!