۱۳۸۷ خرداد ۷, سه‌شنبه

دو نمونه!

دیشب دو تا از ویدیو هایی که تولید کرده بودم رو روی You Tube آپلود کردم. جالبه که از دیشب تا حالا، هرکدومشون 13 بار دیده شدن!!
لینکشون رو اینجا میذارم. و حتی خودشون رو! اگه کسی بیکار بود، بد نیست یه نگاهی بندازه و نظر بده.
اولی یک تیتراژ برای یک سریاله. و دومی یه انیمیشن خیلی کوتاه (11 ثانیه) که با استفاده از حروف الفبا درست شده.
چند تا کار دیگه هم هست که سعی می کنم کم کم اینجا بذارمشون.
Link 1: The opening title of a TV program called TIME
Link 2: Sam, The Cool Guy
.
.
.
پاورقی: یکی دو هفته است که یکی از صمیمی ترین دوستانم رو متأسفانه از خودم رنجوندم. اونقدر که دیگه تلفنی هم باهام حرف نمی زنه. گاهی، میدونم که، این وبلاگ رو می خوونه. اگه الان هم داری اینو میخوونی می خوام بگم که واقعا متأسفم. می دونم که می دونی که عمدا اون کارو نکردم. امیدوارم منو ببخشی. و اگه باز هم کاری از دستم بر اومد، دوست دارم حتما بهم بگی. من اصلا نمی خوام دوست خوبی مثل تو رو از دست بدم. بهت حق می دم که از دستم دلخور باشی، اما لطفا تو هم منو درک کن.
باز هم متأسفم.


۱۳۸۷ خرداد ۶, دوشنبه

همه کاره و هیچ کاره

مدت زیادیه که اینجا چیزی ننوشتم. خودم هم دقیقا نمی دونم چرا. شاید چون اون اتفاق های بزرگی که منتظر بودم بیافتن تا اینجا بنویسمشون، نیافتادن.
زندگی، خیلی معمولی تر از اونی که حدس می زدم ادامه داره. و من توی یک شهر گنده و بی در و پیکر به حیات خودم ادامه می دم. کلاسها در جریانه. روز به روز هم بهتر می شه. حرفه ای تر و تکنیکی تر. کلاسهای آقای خرقه پوش هم که البته یک خط در میون با حضور خودشون برگزار می شه، واقعا جالب و آموزنده است. کلی چیز یاد گرفتم.
از چند جا پیشنهاد کار داشتم؛ حوزه هنری تهران، به عنوان مسئول اتاق مونتاژ ازم دعوت به کار کرد. اما به خاطر حقوق کم، ردش کردم. از طرف چند شبکه ماهواره ای وابسته به جمهوری اسلامی که کارشون تبلیغ و ترویج دین اسلامه هم به عنوان تدوینگر دعوت شدم که باز هم به خاطر جو حاکم به محیط کار رد کردم. یک شرکت بین المللی که کارش برگزاری نمایشگاه های تخصصی دعوت شدم تا هر ماه براشون گزارش تصویری تهیه کنم. نمونه کار دادم بهشون و هنوز جوابی نرسیده. کارش هیچ وقت اولین انتخاب من نبوده، اما پول خوبی می دن! برای تدوین یک فیلم داستانی که برای پخش از شبکه چهار سیما آماده می شه هم بهم پیشنهاد شد. اونجا هم نمونه کارم رو دیدم و همچنان مشغول رای زنی هستیم!
امروز هم کلاس دارم و باید تا دو ساعت دیگه اونجا باشم.
پروژه هایی که اینجا به عنوان تکلیف انجام می دم، کم کم دارن شکل حرفه ای و قابل ارائه ای به خودشون می گیرن که می تونن نمونه کار های خوبی برای من باشن. قصد دارم چند تاشون رو روی You Tube بذارم. البته اگه دولت محترم دست از این فیلتراسیون مسخره بر داره.
امیدوارم از این به بعد زود به زود بتونم اینجا بنویسم. چون حس خوبی بهم می ده. از خانم بوعلی هم ممنونم که منو به نوشتن تشویق می کنن.